حسین پدر محترم است. هنگامی که داشت جفت محترم را دفن می کرد، زنی مرموز را در پشت بام خانه اش می بیند. سالها بعد قرار شد محترم و اسماعیل طبق یک سنت قدیمی از دوران کودکی با هم ازدواج کنند...
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید