خلاصه داستان: در دانمارک پس از جنگ جهانی دوم، گروهی از اسرای جوان آلمانی مجبور میشوند زیر نظر یک گروهبان دانمارکی که به آرامی یاد میگیرد از وضعیت بدشان قدردانی کند، ساحلی را از هزاران مین پاک کنند.
خلاصه داستان: زوجی بدون فرزند جعبهای را در حیاط خانه خود دفن میکنند که تمام آرزوهایشان برای یک نوزاد در آن وجود دارد. به زودی، یک کودک متولد می شود، اگرچه تیموتی گرین تنها چیزی نیست که ظاهر می شود.