خلاصه داستان: "آنها دوباره کریسمس را عوض کردند. آیا رابطه هیلی و جیمز می تواند از کریسمس خانوادگی پرآشوب دیگری جان سالم به در ببرد یا آینده آنها با هم از پیست خارج شده است؟!"
خلاصه داستان: با ناپدید شدن عجیب لورا، دو همکار، دوست پسر بزرگترش، رافائل، و ازکیل، از کشفیات اخیر خود مطلع می شوند که ممکن است به آنها کمک کند تا او را پیدا کنند. با این حال، داستان بزرگتر و عجیبتر از آن چیزی است که آنها میتوانستند تصور کنند.
خلاصه داستان: چارلی سوئیفت یک تعمیرکار با مشکلی است: اراذلی که او را کتک زده است سرش را از دست داده است و چارلی تنها در صورت شناسایی جسد به او پرداخت می شود. مارسی کرامر، همسر سابق قربانی و زنی با تمام مهارت های مورد نیاز چارلی وارد شوید.
خلاصه داستان: حول محور سرتیپ بلرام سینگ مهتا از اسکادران تانک 45 سواره نظام می چرخد که در طول جنگ هند و پاکستان در سال 1971 به همراه خواهر و برادرش در جبهه شرقی جنگیدند.
خلاصه داستان: ویلی ونکا جوان و فقیر با رویاهای باز کردن مغازه ای در شهری که به شکلات هایش معروف است، متوجه می شود که این صنعت توسط کارتلی از شکلات سازان حریص اداره می شود.