خلاصه داستان: چند سال پس از وقوع شورش آنشی، ارتش توبو به جنوب غربی حمله کرد. گائو شی که در شهر منزوی به دام افتاده بود، زندگی خود را با لی بای برای خواجه ارتش ناظر به یاد آورد.
خلاصه داستان: سلوا، یک دانشجوی کالج با آرزوهای فوتبال، از کمبود فرصت ناامید می شود. خشم او او را به درگیری هایی می کشاند که بر خودش و خانواده تأثیر می گذارد.
خلاصه داستان: یک واعظ غیر روحانی در دهه 1830 به یک شهرک بریتانیایی می رسد. گذشته خشونت آمیز او به زودی زیر سوال می رود و ایمان او مورد آزمایش قرار می گیرد، زیرا او خود را در میانه یک جنگ خونین بین قبایل مائوری می بیند.