خلاصه داستان: اسباببازیها درست قبل از رفتن اندی به دانشگاه، اشتباهاً بهجای اتاق زیر شیروانی به یک مرکز مهدکودک تحویل داده میشوند، و این به وودی بستگی دارد که بقیه اسباببازیها را متقاعد کند که رها نشدهاند و به خانه بازگردند.
خلاصه داستان: هنگامی که برادرش کشته می شود، افسر LAPD، مارک، شهر را ترک می کند تا به جزیره ای که در آن بزرگ شده بازگردد. به دنبال پاسخ و انتقام، او به زودی خود را در نبردی خونین با سرمایه دار فاسدی می بیند که جزیره را تصاحب کرده است...
خلاصه داستان: مردی که معتقد است گذشته مرموز خود را پشت سر گذاشته است، وقتی با دختری جوان تحت کنترل گانگسترهای خشن روسی آشنا می شود، نمی تواند بیکار بماند.