خلاصه داستان: شیرین زندگی مسالمت آمیزی را در میان طبقه متوسط خوب ایرانی سپری می کند تا روزی که عمویش سعید از پدرش می خواهد که او را در آژانس مسافرتی خود استخدام کند. بالاخره تصمیم می گیرد کار کند. سرنوشت او تغییر می کند، زیرا او با یک عامری جوان و جذاب آشنا می شود ...